دموكراسى را نبا يد با خون شست!
ارسالي زمرد پاينده ارسالي زمرد پاينده


دموكراسى ، وا ژه يى كه هزاران سال پيش براى تضمين شرافت انسانى افراد جايى براى خود در فرهنگ لغات باز كرد ، و امروز رساترين و زيباترين واژه سياسى و انسانى در جهان ميباشد.هرچند مفهوم كلاسيك د موكراسى امروزنيز همان است كه در زمان افلاطون بود، اما با وقوع انقلاب صنعتى و نياز صنايع بمنابع مواد خام و مراكز مصرف كه اكثرا كشورهاى توسعه نيافته و زير سلطه ميباشند مفهوم دموكراسى دراين كشورها مفهومى گسترده ترى پيدا كرد كه حاكميت ومنافع ملى كشور را نيزشامل ميشود.از اينرو ضرورت نگهدارى از تماميت ارضى و منافع ملى ايجاب ميكند كه راههاى رسيدن به د موكرا سى با توجه به فرهنگ ، ساختار و آرايش گروههاى طبقاتى هركشور مورد بررسى قرارگرفته وبراى پايان دادن به سيستم و خفقان راهكارهاى عملى تدوين شوند. ديكتاتورها برمبناى آنچه كه نام آنها از آن مشتق ميشود، چه در يك رژيم نظامى ويا يك نظام تئوكراتيك خود را صاحب اختيار مردم تصورميكنند و بخود حق ميدهند بمردم ديكته كنند چگونه فكركنند ، چه كارهائى بكنند و چه بگويند. اينان از واژه و مفهوم د موكراسى وحشت دارند وچون كابوسى ترسناك از آن ميگريزند. د موكراسى نخستين پايه بناى يك كشورمستقل است كه ميتوا ند تأمين كننده حاكميت ومنافع ملى كشور با شد و تحرك لا زم براى ارتقای وحدت ملى وحاكميت سياسى و اقتصادى كشور را براساس عدالت اجتماعى براى همه شهروندان مهيا سازد.

شايد هرگز امكان ويا فرصت آنرا نداشته باشيم از مكانهائى كه روزگارى جولا نگاه قدرت د يكتا توران ساقط شده و قربانگاه زنان ومردان قهرما نى بود ند كه با آرامش و ازخود گذشتگى امكانات فروپا شى نظامهاى بيرحم وخونريز را فراهم كردند ديدار كنيم. اما ميتوان ردپاى ويرانگر ومرگ آفرين ديكتاتوران را دركتابهاى بسيارى ديد و از آنها تجربه آموخت. ديكتاتورها از مردم وحشت دارند ، آنها شهامت ظاهر شدن بين مردم را نداشته و در مناسبترين شرايط هيچگاه قدرت سركوب خودرا دائمى نميدانند و با همه قدرتى كه دراختيار دارند از مقابله وچالش رو در رو با مرد م پرهيز ميكنند. ديكتاتور ها چون اميد چندا نى باستمرار سلطه خود ندارند نابخردانه عليرغم برخوردارى از منابع كافى و امكانات مالى توانائى تأمين رفاه مردم و توسعه زيربنائى كشور زيركنترول خود را ندارند. بدين سبب سايه فساد و نادرستى ادارى ، فقر ، اعتياد ، بى سامانى و نا اميدى ، خودفروشى اجبارى فكرى و جسمى براى ادامه زندگى در كشورهاى زيرسلطه ديكتاتور همه جا بوضوح د يده ميشوند و اين ناهنجارها ساق پاى آسيب پذير آشيل است كه فروپا شى نظامهاى خودكامه را سبب خواهند شد. ديكتاتورها ، چه آنها كه با كودتا قدرت را بدست گرفته يا با فريب و كشتار شهروندان بقدرت رسيده ا ند ويابيگا نه ي به تا ج وتخت سرش زده وبه ريسما ني بسته است ،هيچگاه اذعان ندارند كه داراى پايگاه مردمى نيستند و از پشتيبانى اكثريت برخوردار نميباشند.
آنها چون قدرت را از نظاميان و لومپن هاى ولگرد بدست ميآورند براى مشروعيت بخشيدن بررژيمهاى خود با ترتيب دادن نمايش انتخابات و دستچين كردن فرومايه ترين افراد جامعه بنام نمايندگان مردم و ابداع نهادهاى انگلى ظاهر فريب در پيرامون خود گمان ميكنند ميتوانند سيماى كريه استبداد را آراسته و مشروعيت قانونى كسب كنند.هرچند راه رسيدن به دموكراسى راهى بى هزينه و هموار نميباشد ، اما راهى دراز وغير قابل گذار نيز نخواهد بود. درجوامع زير سلطه ديكتاتور جوانان آسيب پذيرترين طبقات جامعه هستند. محدوديتها و ناكاميهاى فردى و شكستهاى سياسى عوامل نااميدى جوانان و دور شدن آ نها ازميدان مبارزه و كشا نده شد ن بجهنم اعتياد و افسرد گى ويا روى كردن بمبارزات مسلحانه وچريكى است كه هيچگاه موفقيتى ندارد و د رصورت پيروزى نيز ميتواند پايه گذار ديكتاتورى ديگرى باشد. از اينرو معتقدين به د موكراسى از راه مبارزه سيا سى دور از خشونت بايد با كمك روانشناسان راههاى شادابى ورفع بيمارى نااميدى درجوانان را بررسى وبا انتشار جزوا تى كه نمايانگر پيروزى ملتهاى اروپاى شرقى ، هندوستان ، افريقاى جنوبى و.. ميباشند بآ نها اميد داد و دوباره آنانرا بصفوف مبارزين بازگردانيد. درمراحل اوليه مبارزه سياسى عليه يك رژيم خودكامه عاقلانه نيست كه اعتراضات ميليونى ترتيب داده شود تا هشدارى براى د يكتاتور باشد.
منطقى آن است كه نخست سازمانهاى غيردولتى مشابه انجمن هاى فرهنگى ، اتحاديه هاى محصلين ودا نشگا ه ها ، انجمن نويسندگان وروزنامه نگاران ، كانون وكلا ، سازمانهاى حقوق بشر ، انجمن دفاع از زندانيان ، شوراهاى شهرى وروستائى غير وا بسته ، اتحاديه هاى كارگرى ، انجمن هاى فرهنگى و كانونهاى انجينري و پژوهشگران و احزاب غير وابسته ميتوانند زيربناى يك مبارزه سياسى و مراكز دموكرا سى آينده باشند تشكيل وبا فعاليتهاى اوليه غيرسياسى بتدريج دامنه فعاليت خودرا گسترش دهند.نظام ديكتاتورى براى استمرار سلطه خود نيازدارند صنايعى كه عامل قدرت آنها هستند فعال باشند ازاينرو به تخصص و تكنوكراتها احتياج دارند.

جلب همكارى تكنوكرا تها بايد بخش مهمى از يك استراتژى مؤثر درنظر گرفته شود تا در مرحله نافرمانيهاى مد نى بتوان از آنها براى كاستن قدرت دولت حاكم استفاده كرد. مرد مى كه درمبارزه براى رسيدن به دموكراسى بارها به سبب عدم شناخت رهبران به تغييرات شرايط جامعه جهانى و اثرات آنها دريك مبارزه سياسى داخلى ، يا بعلت نبودن همآهنگى بين گروههاى درگير مبارزه ، و يا خيانت پاره اى از رهبران مواجه با شكست شده وهزينه هاى سنگينى نيز پرداخته اند مشكل است بار ديگر بدون اطمينان از صداقت ، كاردا نى وموقع شنا سى گروهها و رهبران تازه ، خود را درمعرض خطر قرار دهند. بدين دليل گروههاى مبارز سيا سى براى رسيدن به دموكرا سى درمرحله آغاز دعوت مردم بچالشهاى اعتراضى با دولت بايد بتوانند همآهنگى لازم را بين خود بوجود آورند و فعاليتهاى آ نها بگونه يى باشد كه بتوانند بتدريج اعتماد مردم را جلب نمايند.

شروع اين مرحله در مبارزه سياسى حساسترين وحياتى ترين مرحله مبارزه خواهد بود زيرا اگر گروههاى درگير نتوانند روحيه د موكرات منش خودرا درحوزه بى قدرتى به ثبوت برسانند هرگزد رصورت رسيدن بقدرت نخواهند توا نست در ساختار دموكرا سى آينده نقشى ايفا نمايند. جهان امروز دنيائى پيوسته ميبا شد كه هرموج تازه درنقطه يى ازجهان ميتواند درمنطقه ديگرى اثرگذا رد، گروه هاى مبارز براى رسيدن به دموكراسى تنها نبايد باوضاع و شرايط داخلى توجه كنند ، تغييرات جهاني ميتواند بر روند مبارزات سياسى اثرات مثبت يا منفى بگذارد. ازاينرو واقع گرا ئى و نگرش دائم به بازيكنان شطرنج سياست جهان ميتوا ند در پيروزى مبارزه مؤثر باشد.اعلام برنامه گروههاى مبارز و چگونگى نگرش آنها به برقرارى عدالت اجتماعى و احترام بفرهنگ ا قوام و اديان اقليتهاى مذهبى ميتواند به همبستگى ملى و روند زدودن ديكتاتورى را سرعت بخشد. نظامهاى خودكامه وضد مرد مى ، كه پايه هاى حكومت خودرا بردوش جيره خواران حرفه اى بنا ميكنند و اجزاء حكومت آنها از بى هويت ترين وچاپلوس ترين افراد جامعه انتخاب ميگردند و مردم را ناد يده ميگيرند، پايانى حقارت بار ودردناك درپيش خواهند داشت.

سقوط اين مستبدان از قدرت نه دلى را ازغم ميلرزاند ونه ا شكى از چشمان انسانها فروميريزد. زيستن درسيستم ارباب - رعيتی و جامعه ای که بر اساس طبقه بندی اشراف نجبا و علما شکل ميگيرد روان انسانها را آزرده و فرهنگ بدبينی و سرکوفتگی را بر اکثريت جامعه مسلط ميسازد. جهان امروز جهانی پويا و با تحرک است که هر روز شتابی بيش از روز پيش بخود ميگيرد. مردم افغا نستا ن طي کمترا زدونيم دهه جنگ خا نما نسو زو ويرا نگر ازدولت مردا ن کنوني مي خواهند راهي به د موکراسي بگشا يند. با اند وه و دردبا گذشت هرروزکشتن ؛ بستن؛ بردن وظلم واستبدا د د ردنا ک ترازقبل د هن مي گشا يد . کشو ري که با گرسنگي ؛ فقروقحطي دست وپنجه نرم مي کند - د و لت با تشکيل ا دارا ت استخبا راتي و پوليسي وبا بو دجه کمرشکن وبا خشو نت وزورگوي يکي پي ديگري عرض اندا م نمو ده برد رد مردم افزوده مي شود ؛ اين است د موکراسي و حکو مت شا يسته سا لا ري که مي خواهد به حيا ت خو يش ا دا مه بد هد ودموکراسي را به ا رمغا ن بيا ورد ود رقلبها ي رنجو رو د رد مند با خون بنو يسند د موکراسي !
December 12th, 2004


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات